صفحه اصلی

چه زمانی برای انجام تمرین‌های مایندفولنس مناسب است؟

 دکتر راس هریس به این پرسش که چه زمانی برای انجام تمرین‌های مایندفولنس مناسب است، پاسخ می‌دهد.

مترجم: دکتر پیمان دوستی

ما می‌توانیم این تمرین‌ها را در هر زمان و مکان انجام دهیم. ما نمی‌خواهیم منتظر بمانیم تا طوفان‌های هیجانی شروع به وزیدن کنند؛ این تمرین‌ها را در طول روز انجام دهید. ما می‌توانیم هر زمان که در افکار و احساس‌های خود فرو می‌رویم، در چراغ‌ قرمز، در زمان استراحت حین تبلیغات تلویزیون، در صف، پشت میزمان قبل از شروع کار، هنگام ناهار، یا وقتی که از رختخواب خارج می‌شویم، آنها را تمرین کنیم.

ما می‌توانیم در مواقعی که هوای هیجانی‌مان معتدل است تمرین کنیم- حتی زمانی که فقط کمی بداخلاق، ناراحت و نگران هستیم. می‌توانیم زمانی که حوصله‌مان سر می‌رود یا بی‌صبر هستیم، به جای اینکه برای پرت کردن حواس‌مان به گوشی‌های هوشمند خود پناه ببریم، آنها را تمرین کنیم. ما می‌توانیم با هر تجربه درونی- افکار، تصاویر، خاطرات، هیجان‌ها، احساس‌ها، حس‌ها، انگیزه ها، تمایل‌ها- و یا در هر ترکیبی آنها را تمرین کنیم.

به مرگ بیش از آنچه قدرت دارد قدرت ندهیم

افراد بعد از مرگ عزیزان‌شان ناامید هستند و من می‌گویم به نظر می رسد امید هم با کسی که دوستش داشتید مرده است. به نظر می‌رسد همه چیز از دست رفته است. آنها می‌گویند، بله بله، احساس می کنم امید من با عزیزم مرده است.

دیوید کسلر/ ترجمه و زیر نویس: پیمان دوستی

من به آنها می گویم، بسیار متاسفم، واقعیت این است کسی که دوستش دارید به طور دایمی مرده است و این بسیار دلخراش است. از دست دادن امیدتان موقتی است و من باور دارم که می‌توانید آن را در طی زمان دوباره پیدا کنید.
نمی‌خواهم به مرگ بیش از آنچه قدرت دارد، قدرت بدهم. مرگ قدرت دارد و به مرگ بیش از آنچه قدرت دارد قدرت ندهیم.


این مطلب مربوط به تالار سوگ می‌باشد


هنگام فقدان چه چیزی برای شما مفید است؟

یک جستجوی سریع در گوگل، طیف زیادی از توصیه‌ها را برای مقابله با فقدان‌تان به شما نشان می‌دهد. برخی از آن‌ها بسیار خوب هستند، و برخی دیگر کاملاً بی‌مصرف هستند– و هیچ چیز برای همه صادق نیست. بنابراین ما واقعاً باید چیزهای مختلف را امتحان کنیم تا بفهمیم چه چیزی برای ما مفید است.

منبع: کتاب وقتی زندگی ضربه سختی می‌زند/ راس هریس (۲۰۲۱)
ترجمه پیمان دوستی و نرگس حسینی نیا (۱۴۰۱)

با در نظر گرفتن این احتیاط، دو نکته کاربردی را به اشتراک می‌گذارم. اول اینکه، بسیاری از مردم بیرون رفتن را مفید می‌دانند. پیاده روی در طبیعت اغلب بسیار آرامش بخش است. این کار هم حس ارتباط با چیزی بزرگتر از ما را به ما می‌دهد و هم ما را از فرار کردن از چالش‌هایمان به وسیله در خانه ماندن، رها می‌کند. در طبیعت، خود بودن آسان است؛ لازم نیست برای چمن‌ها، درختان و آسمان، چهره‌ای شجاع داشته باشید. اصلا لازم نیست کاری بکنید. می‌توانید راه بروید، نفس بکشید و به دنیای اطراف خود توجه کنید، به خودتان اجازه دهید هر آنچه را که حس می‌کنید، احساس کنید.

دوم اینکه، مراقب تصمیم گیری‌های بزرگ باشید. گرفتن تصمیمات بزرگ در بهترین زمان سخت است–  و بعد از یک فقدان بزرگ دوچندان دشوار است. ما اغلب خسته یا کم خواب هستیم؛ ذهن ما آنقدر با چیزهای مختلف دست و پنجه نرم می‌کند که به سختی می‌توانیم درست فکر کنیم. بنابراین اگر تصمیمات بزرگی برای گرفتن دارید، این سؤالات را از خود بپرسید: آیا می‌توانم این تصمیمات را برای مدتی به تعویق بیندازم؟ آیا می‌توانم آنها را به کسی که اعتماد دارم واگذار کنم؟

ویدیو رول پلی کار با مراجع دچار سوگ

در این ویدیو، دیوید کسلر با مراجعی که دچار سوگ شده است کار می کند. در بخش هایی از ویدیو، دیوید کسلر نقش غم مراجع را بازی می کند. همچنین در بخش دیگری، دیوید از مراجع می خواهد به این موضوع توجه کند که غمش درباره دردی که او تجربه می‌کند چه می‌گوید. این ویدیو توسط دکتر پیمان دوستی به فارسی ترجمه و زیر نویس شده است.

دیدن این ویدیو را به درمانگران حوزه سوگ پیشنهاد می‌کنم.


این مطلب مربوط به تالار سوگ می‌باشد


روی آنچه در کنترل شماست تمرکز کنید

هنگامی که فقدان یا تروما (آسیب دیدگی) چاله‌ای در دنیای ما ایجاد می‌کند، بیشتر ما احساس ناتوانی می‌کنیم زیرا در تقلا برای کنار آمدن با رویدادهای وحشتناکی هستیم که کنترل کمی بر آنها داریم یا اصلاً کنترل نداریم. بنابراین، در این فصل، به چند نکته عملی برای کنار آمدن با پیامدهای فوری فقدان نگاه می‌کنیم.

منبع: کتاب وقتی زندگی سخت می‌گذرد/ راس هریس (۲۰۲۱) ترجمه پیمان دوستی و نرگس حسینی نیا (۱۴۰۱)

بیایید با اذعان به اینکه ترس و اضطراب اجتناب ناپذیر هستند شروع کنیم؛ آنها پاسخ‌های عادی به موقعیت‌های مختل کننده زندگی هستند که با تهدید و عدم اطمینان همراه است. ما شروع به نگرانی در مورد همه چیزهایی می‌کنیم که خارج از کنترل ما هستند: چه اتفاقی ممکن است در آینده بیفتد، چگونه این اتفاق ممکن است بر ما یا عزیزان‌مان تأثیر بگذارد، چه اتفاقی می‌افتد و غیره. ماندن در گذشته نیز آسان است: احیای رویدادهای دردناک، فکر کردن به اینکه چه کاری را می‌توانستیم به گونه‌ای متفاوت انجام دهیم، تصور اینکه چگونه ممکن است آنچه اتفاق افتاده است تغییر کند، تلاش برای کشف اینکه چه کسی یا چه چیزی مقصر است. هر چه بیشتر روی چیزهایی که تحت کنترل ما نیست تمرکز کنیم، احساس ناامیدی، اضطراب یا خشم بیشتری خواهیم داشت.

بنابراین مفیدترین پاسخ به هر نوع فقدان، بحران یا آسیب این است که بر آنچه در کنترل شماست تمرکز کنید. ما نمی‌توانیم آنچه در آینده اتفاق می‌افتد را کنترل کنیم. ما نمی‌توانیم آنچه در گذشته اتفاق افتاده است را کنترل کنیم. ما نمی‌توانیم کارهای دیگران را کنترل کنیم. ما قطعا نمی‌توانیم افکار و احساس‌های خود را کنترل کنیم؛ ما نمی‌توانیم تمام آن احساس‌ها و خاطرات دردناک را حذف کنیم و به نحوی جادویی آنها را با شادی و لذت جایگزین کنیم. اما می‌توانیم کاری را که انجام می‌دهیم کنترل کنیم- می‌توانیم اعمال فیزیکی را که انجام می‌دهیم کنترل کنیم. اینجاست که باید انرژی و توجه خود را متمرکز کنیم. این اولین قدم برای زنده ماندن از یک فقدان بزرگ است: کنترل اعمال خود را به دست بگیرید.

کاربرگ مشکلات در برابر ارزش‌ها

این کاربرگ به شما کمک می‌کند تا بتوانید تضاد بین زندگی پر معنا و غنی را در برابر کشمکش و رنج را شناسایی کنید. در زیر هر ستون، آنچه را که می‌توانید کامل کنید

این کاربرگ به شما کمک می‌کند تا بتوانید تضاد بین زندگی پر معنا و غنی را در برابر کشمکش و رنج را شناسایی کنید. در زیر هر ستون، آنچه را که می‌توانید کامل کنید

زندگی پر معنا و غنی

کشمکش و رنج

اهداف و اعمال:

در حال حاضر چه کاری انجام می‌دهید که زندگی‌تان را در دراز مدت بهبود می‌بخشد؟

می‌خواهید چه کارهایی را شروع کنید یا آن را بیشتر انجام دهید؟

می‌خواهید چه اهدافی که زندگی‌تان را غنی ‌کند بدست آورید؟

دوست دارید چه اعمالی که زندگی‌تان را غنی کند انجام دهید؟ 

دوست دارید چه مهارت‌هایی که زندگی‌تان را بهبود می‌بخشد رشد دهید؟

ارزش‌ها:

در یک تصویر کلی چه چیزی برایتان مهم است؟

 برای چه چیزی ایستادگی می‌کنید؟

دوست دارید چه نقاط قوت و ویژگی‌های شخصی‌ای را رشد دهید؟

چگونه می‌خواهید روابط‌تان را غنی و بهبود ببخشید؟

چگونه می‌خواهید از طریق حل کردن مسائل و یا مشکلات رشد و پرورش پیدا کنید؟

اعمال مشکل‌زا:

چه کارهایی انجام می‌دهید که زندگی‌تان را در دراز مدت بدتر می‌کند: شما را گرفتار باقی نگاه می‌دارد، زمان و پول‌تان را هدر می‌دهد، تاثیری منفی روی سلامتی یا روابطتان دارد؟ یا باعث می‌شود که فرصت‌های زندگی‌تان را از دست دهید؟

افکار و احساسات مشکل‌زا:

چه خاطرات، نگرانی‌ها، ترس‌ها، خود انتقادی‌ها، یا افکار دیگری شما را درگیر کرده است؟ با چه هیجانات، احساسات، امیال، یا احساساتی در حال کشمکش و جنگیدن هستید؟

افسردگی به عنوان یک عامل خطر برای زوال عقل

یانگ، چوئه، پنگ و تسای (۲۰۲۲) در یک مطالعه به طبقه بندی افراد مسن مبتلا به زوال عقل پرداختند و یافته‌های آنها در مجله Archives of Gerontology and Geriatrics منتشر شده است. در گزارش آنها، افسردگی به عنوان یک عامل خطر برای زوال عقل و همچنین ادامه توسعه زوال عقل گزارش شده است.

گردآوری و ترجمه: دکتر پیمان دوستی

 آنها افراد مسن مبتلا به زوال عقل (PwD) را در سه گروه (بدون افسردگی، افسردگی مزمن و اخیرا مبتلا شده به افسردگی) طبقه بندی کردند تا بتوانند میزان استفاده از مراقبت‌های بهداشتی بستری و بررسی اثرات بالینی مرتبط را مورد مقایسه قرار دهند.

بروز بستری شدن در بیمارستان به طور قابل توجهی در افراد مسن مبتلا به زوال عقل که دارای افسردگی مزمن و یا اخیرا مبتلا به افسردگی شده بودند بیشتر از گروه همسالی بود که افسردگی نداشتند. نکته قابل توجه این است که افرادی که اخیرا مبتلا به افسردگی شده بودند مدت بیشتری در مقایسه با دو گروه دیگر (افرادی که افسردگی مزمن داشتند و افرادی که افسردگی نداشتند) در بیمارستان بستری بودند.

به طور کلی، یافته‌های یانگ و همکاران (۲۰۲۲) حاکی از آن بود که افسردگی به طور قابل توجهی استفاده از مراقبت‌های بهداشتی بستری را در میان افراد مسن مبتلا به زوال عقل افزایش می‌دهد.

انجام مایندفولنس و ایجاد تغییراتی در مغز


گردآوری و ترجمه: دکتر پیمان دوستی

در یک مطالعه که فیلیپ آر گلدین و همکاران (۲۰۲۱) انجام دادند، به دنبال پاسخ به این سوال بودند که آیا آیا درمان‌های با پایه شناختی رفتاری و همچنین درمان بر پایه مهارت‌های مایندفولنس مانند کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی/ ذهن آگاهی (مایندفولنس) اثرات مغزی و رفتاری مشخصی را در طول ارزیابی مجدد شناختی و تنظیم پذیرش در بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ایجاد می کند؟

در واقع، آنها می‌خواستند بدانند که یک سال پس از درمان اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) با مهارت‌های مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی)، و همینطور درمان‌های با پایه شناختی رفتاری، تغییرات مغزی مرتبط با درمان ایجاد می‌شود یا خیر؟

گلدین و همکاران برای دستیابی به نتایجی دقیق تر، یک گروه درمانی شناختی رفتاری، یک گروه درمانی بر پایه مهارت‌های مایندفولنس و یک گروه کنترل تشکیل دادند تا بتوانند یافته‌های خود را مورد مقایسه قرار دهند. گروه کنترل آنها به شکل گروه انتظار بود و پس از پایان پژوهش، گروه کنترل نیز از مزایای درمان برخوردار شدند.

در این کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی‌شده، در مجموع ۱۰۸ بزرگسال با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) که دارو دریافت نمی‌کردند و  ۶۰ نفر آنان را زنان با میانگین سنی ۳۲.۷ تشکیل می‌دادند، ‌انتخاب شدند. از ۱۰۸ شرکت کننده در این مطالعه، نمونه نهایی ۹۵ نفر شامل ۳۱ نفر دریافت کننده درمان‌ گروهی شناختی رفتاری، ۳۲ نفر دریافت کننده مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و ۳۲ نفر حاضر در گروه کنترل بود. دو گروه آزمایش به طور مجزا در ۱۲ جلسه هفتگی تحت مداخله قرار گرفتند.

داده های گلدین و همکاران (۲۰۲۱) از دسپتامبر ۲۰۱۲ تا دسامبر ۲۰۱۴ در بخش روانشناسی دانشگاه استنفورد جمع آوری شد و در نهایت این داده ها از فوریه ۲۰۱۹ تا دسامبر ۲۰۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.

آنها برای ارزیابی نتایج از ابزارهایی چون، تغییرات در احساسات منفی گزارش‌شده، سیگنال‌های وابسته به سطح اکسیژن خون (BOLD)، تصویر برداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) و ارزیابی مجدد شناختی استفاده کردند.

نتایج مطالعه گلدین و همکاران (۲۰۲۱) نشان می‌دهد که درمان‌های شناختی رفتاری و مهارت‌های مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی)، هر دو درمان‌های موثری با مزایای بلندمدت برای افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) است که شبکه‌های مغزی شناختی و تنظیم توجه را به کار می‌گیرند. همچنین هر دو درمان، استراتژی‌های تنظیم هیجان را افزایش می‌دهند.

مطالعه آنها در مجله روانپزشکی  JAMAکه یک مجله پزشکی ماهانه است و توسط انجمن پزشکی آمریکا بررسی می شود  در سال ۲۰۲۱ منتشر شد.

ادغام رویکردهای پذیرش و تعهد ACT و طرحواره درمانی ST

نویسنده: دکتر پیمان دوستی

ترکیب رویکردهای پذیرش و تعهد (اکت/ ACT) و طرحواره درمانی (ST)، موضوع جدیدی نیست و بررسی تاریخچه‌ای آن نشان می‌دهد کوزینو و همکاران (۲۰۱۳) تلاش‌هایی در این خصوص انجام داده‌اند. طرحواره درمانی بیان می‌دارد خاطراتی که به واسطه تجربیات اولیه زندگی اجتماعی شکل می‌گیرند، به واسطه استراتژی‌های ناکارآمد مقابله‌ای مدیریت می‌شوند.

تلاش‌های کوزینو و همکاران (۲۰۱۳) به دنبال محقق شدن این امر بود که از تکنیک‌های پذیرش و تعهد درمانی و مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) با هدف تغییر واکنش‌های ما نسبت به این خاطرات و استراتژی‌های ناکارآمد مقابله‌ای استفاده شود. همچنین آنها به دنبال پرورش خودی به عنوان مشاهده کننده تجربه‌های خود بودند که طی آن، فرد صرفا مشاهده گر تجارب درونی خود باشد و مطابق الگوهایی بر اساس تاریخچه یادگیری خود عمل نکند. بر اساس آنچه کوزینو و همکاران (۲۰۱۳) در ادغام این رویکردها بیان کردند، تلاش برای تغییر رابطه بین فرد و این تجربیات خصوصی از طریق استفاده از توجه آگاهی (ذهن آگاهی)، مفاهیم فلسفی و تکنیک‌های برگرفته از ACT، امکان پذیر می‌شود.پس از این تلاش‌ها، ون وریزویج و همکاران (۲۰۱۶) به ادغام طرحواره درمانی با تکنیک‌های توجه آگاهی (ذهن آگاهی) پرداختند و تلاش‌های آنها منجر به ترسیم روش‌های مؤثری برای مدیریت تجربه هیجانی در لحظه حال و کاهش واکنش‌پذیری به طرح‌واره‌های هیجانی ناکارآمد شد.

فارل و شاو (۲۰۱۷) نیز به ادغام روش‌های مبتنی بر پذیرش با طرحواره درمانی پرداختند و مجموعه‌ای از استراتژی‌ها را ترسیم کردند که از طریق آن بالینی کاران می‌توانند به مراجعه‌کننده کمک کنند تا واکنش‌های خودکارشان به بازنمایی‌های ذهنی ناکارآمد را مشاهده کرده و این واکنش‌های خودکار را متوقف کنند و در عوض زندگی ارزشمدار خود را دنبال کنند.

 در این میان، گرکوچی و همکاران (۲۰۱۸) نیز در ادغام این روش‌ها پیشنهاد کردند، پس از فعال شدن طرحواره‌ها، مواجهه سازی به همراه یک موضع غیر قضاوتی به شکلی که توسط نظریه پردازان توجه آگاهی/ ذهن آگاهی و ACT تجویز می‌شود، ممکن است به پذیرش تجربه هیجانی و نگرش غیر واکنشی به جای عمل بر اساس استراتژی‌های مقابله‌ای ناکارآمد (DCS)  کمک کند. آنها بیان کردند که تکنیک‌های توسعه یافته توسط ACT برای فاصله گرفتن مفید هستند. به عنوان مثال می‌توان به defusion (گسلش)، «تکنیکی مبتنی بر نگاه کردن به افکار به جای نگاه کردن از افکار» اشاره کرد. این موضوع ممکن است تا حد زیادی به افراد کمک کند تا از پاسخ های خودکار استراتژی‌های مقابله‌ای ناکارآمد (DCS) جدا شوند. اقدامات متعهدانه، اقدامات مبتنی بر ارزش هستند که ممکن است جایگزین استراتژی‌های مقابله‌ای ناکارآمد (DCS) قدیمی شوند. این بخش پایانی، به ایجاد الگوهای ارتباطی جدید کمک می‌کند.